- ۱۲ نظر
- ۱۰ آذر ۹۲ ، ۱۴:۱۶
در دانشگاه هم مثل دبیرستان دانشجوی ممتاز شده بود..
سال دوم دانشگاه، استادی داشتند که میگفت:
هرکس سر جلسه امتحان کروات نزده باشد دو نمره از او کم میشود!
مصطفی رفت سر جلسه... ولی بدون کروات
و استاد دو نمره از او کم کرد و نمره اش شد: 18
و باز هم شد... بالاترین نمره...
دختری سه ساله بود که پدرش آسمانی(شهید) شد...
دانشگاه که قبول شد، همه گفتند: با سهمیه قبول شده!!!
ولی....هیچوقت نفهمیدند
کلاس اول، وقتی خواستند به او یاد بدهند که بنویسد "بابا"!
یک هفته در تب سوخت...
بخشی از مناجات شهید مصطفی چمران(ره):
خدایا تو را شکر میکنم که از پوچی ها، ناپایداری ها، خوشی ها و قید و بندها آزادم کردی
و مرا در طوفان های حوادث رها ننمودی،
و در غوغای حیات، در مبارزه با ظلم و کفر غرقم کردی،
لذت مبارزه را به من چشاندی و مفهوم واقعی حیات را به من فهماندی ...
فهمیدم که سعادت حیات در خوشی و آسایش و آرامش نیست،
بلکه در جنگ و درد و رنج و مصیبت و مبارزه با کفر و ظلم و بالاخره در شهادت است...