<bgsound src="http://your/music/file.mid" loop="infinite">

مدادجنگی | medadjangi.ir

فشنگـ منـ استـ

مدادجنگی | medadjangi.ir

فشنگـ منـ استـ

مدادجنگی | medadjangi.ir
<bgsound src="http://your/music/file.mid" loop="infinite">

قالب وبلاگ

ادبی کرد به مادرمان زهرا(سلامـ الله علیها)

                که برق نگاه حسین(علیهـ السلامـ) را سمت خودش کشید...

و از آن لحظه به بعد هرگاه نگاهش به حسین(علیهـ السلامـ)  میفتاد،

سرش را پایین می انداخت و دنبال فرصتی بود تا حق خدمت به جا آورد و کارش به خیر انجامد..

                               و همین ادبش بود که از حُــر ، حُــر را ساختــ...

  • ..دیروز فشنگـ..امروز مـداد..
           یعنی بدانیم..
                    تا حسین(علیهـ السلامـ) نیامده..
                                               مسلم امیر است...

  • ..دیروز فشنگـ..امروز مـداد..

ازش پرسیدند: واسه تولد بابات چی میخری؟
گفت: یه شاخه گل...
مسخرش کردند..

گفتند مگه بابات دختره؟؟ هه هه... بچه ای تو..
روز تولد شد و دختر شاخه گلی گذاشت روی قبر پـــدر شهیـدش...

  • ..دیروز فشنگـ..امروز مـداد..
  • ..دیروز فشنگـ..امروز مـداد..


آهـــــــــــــــــــای دانشجو...
                                                          این چنین باید بود...


در دانشگاه هم مثل دبیرستان دانشجوی ممتاز شده بود..

سال دوم دانشگاه، استادی داشتند که میگفت:

هرکس سر جلسه امتحان کروات نزده باشد دو نمره از او کم میشود!

مصطفی رفت سر جلسه... ولی بدون کروات

و استاد دو نمره از او کم کرد و نمره اش شد: 18

و باز هم شد... بالاترین نمره...


  • ..دیروز فشنگـ..امروز مـداد..

 دختری سه ساله بود که پدرش آسمانی(شهید) شد...
 دانشگاه که قبول شد، همه گفتند: با سهمیه قبول شده!!!
  ولی....هیچوقت نفهمیدند
 کلاس اول، وقتی خواستند به او یاد بدهند که بنویسد "بابا"!
 یک هفته در تب سوخت...

  • ..دیروز فشنگـ..امروز مـداد..